شخصیت شهید, ویژگیها, فرهنگ و هنر, یادها و خاطرهها
ارتباط معنوی با شهید
حس عجیب و نهیبی تمام درونم رو احاطه کرد که برای پدر جناب حسینی زیارت بجا بیارم
SuperUser Account
پنجشنبهها میان و اونهایی که در بین ما نیستند ولی دعاهاشون هنوز کارگشاست منتظر شاخه گلی از طرف ما هستند. این پنجشنبه در کنار همه عزیزانی که از بین ما رفتند، بزرگواری رو یاد کنیم که بدون هیچ آشنایی و بدون این که حتی بدونم در قید حیات نیستند در کنار مرقد مطهر ثامن الحجج(علیهالسلام) با حقیر ارتباط گرفتند!!!
دو هفته قبل در اون فضای روحانی بودم و پس از اتمام اعمال و عبادات راهی شدم برای خروج به سمت فرودگاه... حس عجیب و نهیبی تمام درونم رو احاطه کرد که برای پدر جناب حسینی زیارت بجا بیارم. از این حس خندهام گرفته بود اعتنایی نکردم و راهی شدم، این بار دلشوره به سراغم اومد، مثل اون زمانی که امتحان داشتم!! باز هم اعتنایی نکردم ولی اضطراب رهام نکرد، برگشتم رو به ضریح و زیارت مخصوص رو براشون خوندم، آنقدر آروم شدم که انگار دقایقی قبل هیچ دل آشوبهای نداشتم.
در مسیر بازگشت تمام فکرم به این موضوع بود، چرا؟؟؟ بعد از دو روز گویا، جسارت کردم و به جناب حسینی پیغام دادم که آیا پدرشون در قید حیاتند؟؟ جواب چرای خودم رو گرفتم.... شهیدی بزرگوار و شاید گمنام ولی دارای روحی بسیار بسیار آرام و پاک... به گفته ایشون در فضای مجازی به دنبال اسم این شهید گشتم... شهید محمد حسین علی حسینی... تازه فهمیدم چرا؟؟؟
اگر اون اتفاق برای من نیفتاده بود هرگز و هرگز باور نمیکردم. یه موضوع بسیار جالب دیگه این که آرامگاه ایشون هم در خراسان رضوی روستای نجم آباد قرار داره!! البته بنده حقیرتر از اونی هستم که با شهیدی بزرگوار مانند ایشون ارتباط معنوی داشته باشم ولو یک لحظه، ولی شاید راه هدیهی بود از این طریق. وَلاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُواْ فِي سَبِيلِ الله أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاء عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ ....
تاریخ: | 1394 |
مکان: | مشهد الرضا، حرم مطهر ثامنالحجج(علیهالسلام) |
گویندهی خاطره: | خانم فاطمه سادات غمخواری، وکیل دادگستری از تهران |
رابطه با شهید: |