شخصیت شهید, ویژگیها, یادها و خاطرهها
شاخص در حق محوری، دلچسب در عزاداری
مصلح و شجاع در جلوگیری از تضییع حقوق دیگران
سعید علیحسینی
جناب سرهنگ محمد علیحسینی که از اعضاء قدیمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شهرستان گناباد به شمار میرود و از آغاز نوجوانی در مدار مداحی اهل بیت قرار داشته است طی مصاحبه ای با طرح این نکته که برای صحبت بهتر باید رئوس مطالب محوربندی یا انسان در فضائی قرار بگیرد که حس بگیرد تا مطالب به ذهن بیاید و اشاره به زمینههای شکلگیری شخصیت شهید و ابتلائات سختی که بدان گرفتار شده و این اشاره کلی کلیدی به اصل مطلب که اینها افرادی بودهاند که در دامن افراد پاکی پرورش یافتهاند و لقمهی پاکی خوردهاند که همچنین فرزندانی داشتهاند.
خصوصیات اخلاقیشان، شجاعتشان، جسارتشان در هر زمینهای بخواهید صحبت کنید خیلی مطلب دارد. آن مرد از نظر داشتن استقلال، شجاعت، تقوا، تدین، مردمداری و اخلاق حسنه یعنی از نظر تمام ارزشهائی که دین اسلام برشمرده، خصوصیاتی که انبیاء و حضرت محمّد(ص) داشتهاند، این مرد سعی کرده آن خصوصیات را در حد توانش داشته باشد. جنبهی شجاعت آن مرد از همه جنبهها شاخصتر بود یعنی در حیطهی حضورش اگر میدید که حقی از کسی ضایع میشود که این مرد هیچ ذینفع هم نبود ولی میرفت حق را به حقدار میرساند و دنبال اعادهی حق و حقوق افراد بود، طوری بود که مردم واقعاً آن مرد را در دعواها و مرافعههایشان و در موضوعات اختلافی خود به عنوان فردی شجاع و مصلح قبول داشتند؛ آن مرد یک شاخص حق بود یعنی به هر طرف قرار میگرفت تقریباً مردم آن طرف را حق میدانستند.
عشق آن مرد به ائمه، به اهل بیت بخصوص توی ایام عزاداری امام حسین(ع) اصلاً شاخصترین فردی که ما (حالا شاید دروغ نشود نمیدانم چند سال است که نوحه میخوانم شاید از نوجوانی از زمانی که با سواد شدیم) تنها فردی که عزاداری و سینهزدنش به دل ما میچسبید موقع نوحهخواندن همین مرد بود. همیشه چهرهاش روبروی ما بود، یعنی با عشق و علاقه و با علم و آگاهی واقعاً عزاداری میکرد. برای ریا و این مسائل عزاداری نمیکرد، آن مرد واقعاً عاشق امام حسین(ع) بود، واقعاً درد امام حسین(ع) را حس میکرد، انگار که میدانست امام حسین(ع) هدفش چه بود؟ برای چی اینجوری شده؟ و خوب میدیدم افرادی که واقعاً ریاکار و دورو و چندرو بودند که باز از دست آنها ناراحت بود.
همین روحیات اینجوری آن مرد باعث شد که به محض شنیدن پیام آسمانی و الهی حضرت امام(ره) آن مرد خیلی راحت آمد با جوانهائی که باسواد هم بودند ارتباط برقرار کرد و به عنوان یک پشتوانهی بسیار قوی که دیگر وقتی آن مرد آمد به سمت جوانها و افرادی که آن زمان بودند واقعاً آنها احساس امنیت میکردند و انگار جوری بود که میتوانستند حتی کوهها را از سر راهشان بردارند یعنی هیچ مانعی برایشان مهم نبود وقتی که عمو آمد به سمت آنها و حاضر بودند سختترین و شاقترین کارها را به پشتوانهی این مرد انجام دهند به خاطر این که میدانستند که آن مرد حق را حتی از دهان گرگ در میآورد و درگیر هم میشد و کسی هم جرأت نمیکرد که بیاید به این بچهها چیزی بگوید. خوب در آن ایام که وانفسا بود، ایام بسیار عجیبی بود یعنی شناخت حق و ناحق، سره و ناسره خیلی مشکل بود ولی آن مرد خیلی راحت تشخیص داد به خاطر معیارها و ملاکهائی که مدنظرشان بود.
تاریخ: | 10 فروردین 1382 |
مکان: | مشهد |
گویندهی خاطره: | محمد علیحسینی از اعضاء قدیمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شهرستان گناباد |
رابطه با شهید: | اقوام، برادرزاده شهید |