شخصیت شهید, وصیتنامه, ویژگیها, فرهنگ و هنر, فیلم و تصویر, یادها و خاطرهها
وصیتنامهی دوم شهید
چرایی سفارش به شناختن بیشتر ارزش وجود امام و فرمانبرداری و اطاعت از او
سعید علیحسینی
بسم الله الرحمن الرحیم امام حسین(ع): انی لا اری الموت الا السعاده و الحیوة مع الظالمین الا برما «منطق شهید یعنی منطق کسی که برای جامعهی خودش پیامی دارد و این پیام را جز با خون با چیز دیگر نمیخواهد بنویسد» استاد شهید مرتضی مطهری. چون زندگی پایدار نیست و طبق گفتار خداوند قادر متعال در قرآن مجید هر نفسی شهد مرگ را خواهد چشید و از طرفی پایگذاشتن در صحنههای نبرد حق با باطل خالی از پیشامد یا حادثهای نمیتواند باشد و احتمال ارتحال انسان به سوی خدا وجود دارد این چند سطر وصیت و سفارش را لازم دیدم بر جای گذارم. امت حزبالله همیشه در صحنه را توصیه میکنم به حضور بیشتر در صحنهی انقلاب و حراست و حفاظت گستردهتر از دستاوردهای خونبار انقلاب شکوهمند اسلامی و آنها را سفارش میکنم به این که امام را بیشتر بشناسند و پیروی و اطاعت نمایند. اگر ماهیت دو نهضت اسلامی امام حسین(ع) و انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام امت را دقیقاً بررسی و بشناسیم به خوبی درک خواهیم کرد که همان علل و موجباتی که به نهضت امام حسین(ع) منتهی شده است باعث ایجاد و گسترش انقلاب اسلامی ما شده است و نهضت ما همان اهداف انقلاب امام حسین(ع) را تعقیب مینماید. عناصری که در این نهضت شرکت دارند معتقدان و علاقهمندان به خاندان رسالت و امامت و تداوم راه انبیاء و اولیاء الهی هستند. محتوای هر دو نهضت یکی است و عملیات انجامیافته در دو نهضت به گونهای شگفتانگیز به یکدیگر شباهت دارد. رهبران این دو انقلاب مشابه، سازشناپذیری خویش را با گذار از تمامی تهدیدها وتمهیدها حتی در تبعید حفظ نمودهاند. امام حسین(ع) میفرماید: "اگر در هیچ نقطهای مرا جای ندهند باز هم بیعت نمیکنم" و امام امت میگوید: "اگر هیچ مکانی ما را نپذیرد با هواپیما از این شهر به آن شهر خواهم رفت، در فرودگاهها حرفم را خواهم گفت چرا که پیش من مکان مطرح نیست، عمل به تکلیف الهی مطرح است» ما هم 72 شهید در راه حق قربانی دادهایم که در رأسشان شهید مظلوم آیةالله دکتر بهشتی رضوانالله تعالی علیه سید الشهداء انقلاب اسلامی گردیده است. بدین ترتیب روشن است که هر دو نهضت و انقلاب اسلامی مجموعاً یک شکل پیدا کرده است و این که امت به حضور بیشتر در صحنهی انقلاب اسلامی و مراقبت دقیقتر در حراست از دستاوردهای خونبار آن سفارش و به شناختن بیشتر ارزش نعمت وجود امام و فرمانبرداری و اطاعت از او توصیه میشوند بدین خاطر است که ما نمیخواهیم تجربهی تلخ وقایعی که در زمان امام حسین (علیهالسلام) به حمایت از باطل و خیانت به حق روی داد در زمان ما نیز خدای نخواسته تکرار شود! پس جای دارد این رهنمود به حق را پیوسته آویزهی گوشمان داشته باشیم که: بیائید فرمانبر او که فرمانبر خداست باشیم و این امام برحق را یاری رسانیم. بایستی تا سرحد مرگ وشهادت دست از یاری این امام برحق برنداریم زیرا که انقلاب ما و انقلاب امام حسین(ع) به هم وابسته است و به قول شهید مظلوم آیةالله دکتر بهشتی: «تکرار داستان پرافتخار عاشوراست که زمینهی رشد فرهنگ شهادت را در ملت ما به وجود آورد.» امروز مسئلهی مهم و اساسی، در خط امام بودن است خطی که خود امام با کلام و عمل ترسیم نمودهاند نه خطی که مدعیان دروغین از آن برای فریب منافقانه دم میزنند! خطی که یکی از ابعاد آن بعد اسلامی نه شرقی نه غربی است که اگر تجربهی آن در ایران موفق گردد دنیا زیر پای ابرقدرتها خواهد لرزید در آن صورت است که دیگر هیچ غم و اندوهی نباید به دل راه داد و تمامی توان و تلاش خود را بایستی برای رسیدن به اهداف اسلامی و پایداری و استقامت در تحقق آن متمرکز ساخت. به قول و فرمودهی امام امت: «چه غم امتی را که یا به سوی خداند متعال میرود یا به سوی تحقق اهداف اسلامی و انعکاس آن در جهان». مقداری که مقروضم در دفترم نوشته شده که جمعاً 3 قلم میشود و سفارش دیگرم اینست که اگر چنانچه پیشامد کرد و فردی گفت من از فلانی طلبکارم او را راضی نمائید. اگر شهید شدم برایم آمرزش بخواهند، ازتمام قومان و خویشان هر کس بدیای دیده مرا حلال کند. به امید پیروزی سپاهیان سلحشور و مجاهد اسلام بر کفر و استکبار جهانی به سرکردگی شیطان بزرگ آمریکای جهانخوار و تحقق جمهوری جهانی اسلامی انشاءالله. |
توضیح: بعد از بازگشت از اردوی بازدید از مناطق جنگی جنوب و در حال و هوای کاملا متأثر از آن (که لحظهای نیز در امر پیوستن به جرگهی جان بر کفان انقلاب تردید به خود راه ندادند و بلافاصله به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در آمدند و سرانجام دو سال و اندی بعد از برگزاری آن اردو در جریان مأموریتی 3 ماهه لباس پاسداریشان در جبههی غرب، کفن خونینشان گشته است) فرزند ارشدشان را فراخوانده و پس از شرح مطلب و طرح نکات مدنظرشان از او خواسته اند محتوای دفتر نخست را در دفترچهی دوم که خودشان تهیه کرده بودند در حضورشان به صورت مدنظرشان بازنویسی نماید و چون کار بازنویسی در فراغت زمانی و تحت احاطه بیشتر ایشان صورت گرفته موجبات رضایت خاطر و اطمینان قلبی بیشترشان در انتقال و انعکاس بخش بیشتر و گستردهتری از گدازههای آتشفشان روحشان را فراهم ساخته و به همین خاطر دفترچهی دوم را شخصاً در جای محکم و مطمئنی بایگانی نموده اند که جستجو برای یافتن آن تا یک سال پس از شهادتشان طول کشید و به جای این که در مراسم تشییع پیکر مطهرشان قرائت شود در مجلس بزرگداشت سالگرد شهادتشان قرائت گشت!