تهیه مستندات و تولید محتوا برای تکمیل سایت شهید

آن شهید عزیز بارها از بستگان نزدیكشان خواستهاند خاطرات ایشان را ضبط نمایند تا یادگاری بماند اما آنان موضوع را به شوخی برگزار و از انجام این مهم بگونهای طفره رفتهاند كه بعد از شهادتشان حداكثر حسرتها را در این رابطه بخورند!
به یاد دوران کودکی و ارادت به اخلاق نیک شهید عزیز
با شقایق به غم گرفتارم، با غمش عاشقانه بیدارم
قاب عکس گلــــت بغل کردم، چشمم از لالـــــه بر نمیدارم
شاعر آقای علی توکلی از گناباد - روستای کلاته میان. متن کامل و خوانش شعر با صدای شاعر...
پدر مشخصات شما را دادهاند و از کسانی که یاد شهدا را زنده نگه میدارند تشکر کردند
شهدا زنده و ناظر اعمال ما هستند، مراقب باشیم کاری نکنیم که شرمندهی آنان شویم. مصاحبههایی از فرزندان شهید بطور تلفنی ضبط کرده و قول حضور یکی از آنان در استودیوی برنامه را گرفتم (که البته امکان حضور در استودیو به دلایلی ضعیف اعلام شد). این مسأله باعث نگرانیام بود تا اینکه شب، شهید را در خواب دیدم...
روایت خواب محمدکریم علیحسینی
بعد نماز صبح در حالی که میدانستم بابا شهید شده خواب دیدمشون؛ جراحتهای منجر به شهادت بجز [در] صورت را داشتند. دستشون رو بوسیدم، آثار سودا و زمختی را داشت. با همان مهربونی بیبدیل؛ مدتی در کنار هم بودیم و همچنانکه نگاه صورتشان میکردم برام سوال بود با توجه به آمدن بابا ما چرا همچنان فرزند و مامان همسر شهید است؟
گوینده: محمدکریم علیحسینی، فرزند شهید.
توصیه به دقت در انجام کار؛ تلاش در راه رضای خدا
من از شما میخواهم که در هر کاری که رضای خداوند در آن هست بکوشید و برای اسلام کار کنید. من اینجا برای شما دعا میکنم که خدا شما را یاری کند.
از شما میخواهم در کار خود دقت کنید و برای خدا کار کنید که من از شما راضی باشم.
دعاگوی شما محمدحسین علیحسینی 1363/11/28
نگرش مثبت و صبر و تحمل در سختیها
بعدها شنیدیم با وجود پای زخمیاش در تمرینات آمادگی دفاعی و ورزشهای صبحگاهی هم شرکت میکرده، تمام سختیهای آن سفر یکماهه را به همان نحو به جان میخرد و اما در بازگشت به جای گفتن از رنج سفر برایم از خوشیهای آن میگفت. حسین همیشه شوخ و با روحیه بود و سختترین مشکلات را با همان روحیه تحمل میکرد و پشت سر میگذاشت.
این راه، راه عشق است و من نمیتوانم از رفتن خودداری کنم
پرسیدم درست است شما هم بروید؟ قدری فکر کرد و در جوابم گفت: «آنها که میروند از ما سلب تکلیف نمیشود، این راه، راه عشق است و من نمیتوانم از رفتن خودداری کنم»
این راه، راه عشق است و من نمیتوانم از رفتن خودداری کنم
اشاره کردم که همیشه دو - سه نفر از بچههای شما در آن منطقهها بسر میبرند و پشت جبهه هم که به شما نیاز دارند. پرسیدم حالا درست است که شما هم بروید؟ قدری فکر کرد و در جوابم گفت: «آنها که میروند از ما سلب تکلیف نمیشود، این راه، راه عشق است و من نمیتوانم از رفتن خودداری کنم»
یا رب قبول ساز ز ما چون نداشتیم، نداشتیم بهتر از او گلی که به راهت کنیم نثار
جاریست اشکم از غمت ای رهرو حسین، خود جاریست اشک و نباشد به اختیار
شاعر حجةالاسلام شیخ عبدالباقی میرزائی. متن کامل و خوانش شعر با صدای شاعر...
حجةالاسلام شیخ عبدالباقی میرزائی که با شهید عالیقدر روستا انس و آشنایی و ارتباط سببی داشتهاند شعر حماسهی شهادت را در حال و هوای تشییع پیکر شهید سرودهاند.
انجام سختترین کارها برای خدمت به انقلاب و کشور
انجام سختترین کارها را برای خدمت به انقلاب و کشور به عهده میگرفت. با تلاش مضاعف سعی میکرد مانع اثرگذاری نامطلوب این شرایط بر خانواده و به سختی افتادن آنها باشد.