ShahidAlihosseini.ir - یادها و خاطره‌ها

فراخوان همکاری و دعوت به همیاری

تهیه مستندات و تولید محتوا برای تکمیل سایت شهید

سعید علی‌حسینی 0 649 رتبه مطلب: بدون رتبه

آن شهید عزیز بارها از بستگان نزدیك‌شان خواسته‌اند خاطرات ایشان را ضبط نمایند تا یادگاری بماند اما آنان موضوع را به شوخی برگزار و از انجام این مهم بگونه‌ای طفره رفته‌اند كه بعد از شهادت‌شان حداكثر حسرت‌ها را در این رابطه بخورند!

شعر از آقای علی توکلی: فصل گل بود و تا خدا رفتی

به یاد دوران کودکی و ارادت به اخلاق نیک شهید عزیز

سعید علی‌حسینی 0 583 رتبه مطلب: بدون رتبه

با شقایق به غم گرفتارم، با غمش عاشقانه بیدارم
قاب عکس گلــــت بغل کردم، چشمم از لالـــــه بر نمی‌دارم

شاعر آقای علی توکلی از گناباد - روستای کلاته میان. متن کامل و خوانش شعر با صدای شاعر...

نوحه انقلابی شهید سالاری درباره شهید علی‌حسینی

گرفتی مزد خدمت، زخالقت شهادت، به ما تو بودی پدر

سعید علی‌حسینی 2 335 رتبه مطلب: 5/0

هل من معین شنیدی ز کربلای حسین، آهنگ جبهه کردی شدی فدای حسین

سرایش نوحه توسط شهید علیرضا سالاری که توسط خودشان در مراسم گرامیداشت یاد همرزم شهیدشان محمدحسین علی‌حسینی و تکریم و تجلیل از وی خوانده شده است.

سراینده شهید علیرضا سالاری از گناباد. متن کامل و نوحه‌خوانی  با صدای شهید...

شاخص در حق محوری، دلچسب در عزاداری

مصلح و شجاع در جلوگیری از تضییع حقوق دیگران

سعید علی‌حسینی 0 282 رتبه مطلب: بدون رتبه

 جنبه‌ی شجاعت آن مرد از همه جنبه‌ها شاخص‌تر بود یعنی در حیطه‌ی حضورش اگر می‌دید که حقی از کسی ضایع می‌شود که این مرد هیچ ذینفع هم نبود ولی می‌رفت حق را به حق‌دار می‌رساند و دنبال اعاده‌ی حق و حقوق افراد بود، طوری بود که مردم واقعاً آن مرد را در دعواها و مرافعه‌هایشان و در موضوعات اختلافی خود به عنوان فردی شجاع و مصلح قبول داشتند. با عشق و علاقه و با علم و آگاهی واقعاً عزاداری می‌کرد.  آن مرد واقعاً عاشق امام حسین(ع) بود، واقعاً درد امام حسین(ع) را حس می‌کرد.

همیشه به گل این قالی که شهید بر روی آن نشسته بود، می‌نگرم

این راه، راه عشق است و من نمی‌توانم از رفتن خودداری کنم

سعید علی‌حسینی 0 318 رتبه مطلب: بدون رتبه

اشاره کردم که همیشه دو - سه نفر از بچه‌های شما در آن منطقه‌ها بسر می‌برند و پشت جبهه هم که به شما نیاز دارند. پرسیدم حالا درست است که شما هم بروید؟ قدری فکر کرد و در جوابم گفت: «آنها که می‌روند از ما سلب تکلیف نمی‌شود، این راه، راه عشق است و من نمی‌توانم از رفتن خودداری کنم»

شناخت شهید از زبان دیگر شهیدان - شهید کاشیگران

حداکثر تلاش برای انجام بیشترین کار علاوه بر انجام وظایف

سعید علی‌حسینی 0 282 رتبه مطلب: بدون رتبه

ما یک نیرویی داشتیم بنده‌ی خدا خودش از گناباد با آمبولانس راه افتاده بود آمده بود منطقه، دو سه روزی که گذشت آمد اعتراض کرد و گفت: « این چه وضعش است؟! ما بیکاریم، چرا یک کار درست و حسابی نمی‌دهید که انجام دهیم؟! چون نیامده‌ایم اینجا که وقت‌گذرانی کنیم!»

شعر از محمد میرزایی (نوا): بی‌نظیر در کمک به دیگران

هر کسی در کار خود خوب وارد است

سعید علی‌حسینی 1 264 رتبه مطلب: بدون رتبه

دادرس بودش آن رادمرد خدا، عاقبت در راه او گردید فدا
شاعر و گوینده خاطره آقای محمد میرزایی از گناباد - نجم‌آباد. متن کامل و خوانش شعر با صدای شاعر...

جوان و هنوز ازدواج نکرده بودم. می‌خواستم از روستای نجم‌آبد شهرستان گناباد به مشهد بروم. ماشین عبوری پیدا نشد. شهید که ماشین وانتی داشت ابتدا من را تا گناباد، سپس تا تربت حیدریه رساند تا سرانجام سوار اتوبوسی به مقصد مشهد شدم و خودش دوباره به روستا برگشت.

شعر از محمد میرزایی (نوا): مرد کهن

این کار فقط کار خودته

سعید علی‌حسینی 0 282 رتبه مطلب: بدون رتبه

یکی از دوستان برای گذاشتن بار جاروب روی ترک موتور از شهید کمک خواست. شهید که دستش بند بود از او خواست دیگران و جوانان را صدا زند؛ اما وی گفت: نه کار آنها نیست؛ تا صبح هم نیایی صبر می‌کنم تا خودت بیای!

درد دل شهید و خداحافظی اشکبار با او

انجام کار انفرادی علیرغم انتظار همکاری گروهی

سعید علی‌حسینی 0 252 رتبه مطلب: بدون رتبه

وقتی از ایشان خواسته می‌شود کاری که معمولاً گروهی انجام می‌شده را به تنهایی انجام دهند، به سختی از انجام این امر بر می‌آیند و از این بابت حسابی دلگیر می‌شوند لذا ضمن درد دل در این زمینه می‌گویند: من حرفی نداشتم این کار را انجام دهم منتها انتظار داشتم همه با هم این کار را انجام دهیم اما این طور نشد!

خشکسالی جای خود، شادی هم جای خود

راه انداختن بازی بچه‌ها و به ذوق و شوق آوردن اهالی روستا

سعید علی‌حسینی 0 256 رتبه مطلب: بدون رتبه

خشکسالی و محرومیت، دل خوشی برای عید نوروز باقی نگذاشته بود و جوانان و بچه‌ها در کنار بزرگسالان غمگین بودند. شهید یک کیسه گردو بین بچه‌ها تقسیم کرد و با راه افتادن بازی، ذوق و شوقی بین اهالی روستا به راه افتاد.

RSS
«اسفند 1403»
شیدسچپج
15161718192021
22232425262728
1234567
891011121314
15161718192021
22232425262728
فراخوان همکاری و دعوت به همیاری ادامه مطلب

فراخوان همکاری و دعوت به همیاری

آن شهید عزیز بارها از بستگان نزدیك‌شان خواسته‌اند خاطرات ایشان را ضبط نمایند تا یادگاری بماند اما آنان موضوع را به شوخی برگزار و از انجام این مهم بگونه‌ای طفره رفته‌اند كه بعد از شهادت‌شان حداكثر حسرت‌ها را در این رابطه بخورند!

RSS

  • بازگشت به بالا
DNN