سردار و پیشوای شهیدان حسین بود |
کز موج خون اوست ستمگر در احتضار |
فریاد دادخواهیاش از بستر زمان |
بگذشت و تا زمانهی ما ماند پایدار |
با رهبری پیر جماران و بذل جان |
ایران نجات یافت ز گرگان روزگار |
غارتگران و سودپرستان بر آن شدند |
تا حملهور شوند به ما چون رم و تتار |
کردند پهن در بر ما صد هزار دام |
صدام کافر آمده سردار اهل نار |
گشتند بپا ز پیر و جوان در مصافشان |
تا اجنبی و دشمن دین را کنند خوار |
بیرون زدند کافر بعثی ز مرز و بوم |
زان پس به کربلا و قدس هستشان قرار |
بس غنچههای نورس و مردان حقپرست |
گشتند شهید کشور ما گشت لالهزار |
اینک شهید ماست حسین آن که در نبرد |
بشتافت سوی رزم پلیدان حسینوار |
اول شهید قریهی ماست و پیشگام |
گوی سبق ربود زمردان نامدار |
جاریست اشکم از غمت ای رهرو حسین |
خود جاریست اشک و نباشد به اختیار |
چه خوب زیستی و چه نیکو گذاشتی |
ابناء صالحی که ز تو ماند یادگار |
دو پاسدار دین و یکی اهل علم دین |
وان دگران همه شده بر ملت افتخار |
همسر به صبر گشته یکی زینب زمان |
کودک شده است اسوهی انسان بردبار |
ای مادر عزیز، تو نیکو نگاه دار |
عفت یگانه دختر او طفل شیرخوار |
هم مادری و هم پدر کودکان خرد |
از ره لطف گیر یکایک در کنار |
یا رب قبول ساز ز ما چون نداشتیم |
بهتر از او گلی که به راهت کنیم نثار |
یا رب به حق جمله شهیدان پاکباز |
یارب به نالههای عزیزان داغدار |
سوگند میخوریم حسین تا که زندهایم |
جنگیم با پلیدی و نامردمی و عار |