ShahidAlihosseini.ir - یادها و خاطره‌ها

نمونه و زبانزد در صله‌ی رحم

نمونه و زبانزد در صله‌ی رحم

پیشتاز در انجام فرایض انسانی و الهی

 از کمترین فرصت‌ها در حین بیشترین گرفتاری‌ها بهره جسته، بی‌تعارف و تکلّف به دیدن دوستان و بستگان نَسَبی و سَبَبی دور و نزدیک رفته یا آنان را بدون اطلاع قبلی به منزل آورده و میزبانشان می‌شدند. اگر می‌شنیدند کسی مریض یا گرفتار شده به عیادت و کمکش می‌شتافتند، رفتار ایشان درحالی این طور جریان داشته که بعضاً کم محلی‌هائی از سر غرور یا جهل به ایشان می‌نمودند یا زخم زبان‌هائی نیز می‌زدند! در عین حال ایشان ارتباط بعضاً یکجانبه‌شان را حفظ کرده‌اند و حتی به روی آنها هم نمی‌آورده‌اند که چه می‌کنند! مواردی نیز بود که عملاً از ایشان بریده به حساب می‌آمده‌اند اما ایشان از آنها نبریده و بر دامن پیوستگی‌شان گردی ننشته است!

در یک کلام درانجام این فریضه‌ی الهی در بین تمام فامیل تک بودند و هنوز هم که سال‌های سال ازشهادت ایشان می‌گذرد کسی در این عرصه نتوانسته گوی سبقت را از ایشان برباید و همپای وی زبانزد خاص و عام شود!

مطلب بعدی تراکتورسواری ما و گیرافتادن بابا بین تراکتور و تریلر
Print
271 رتبه بندی این مطلب:
بدون رتبه
0رأی موافق 0رأی مخالف
سعید علی‌حسینی

سعید علی‌حسینیسعید علی‌حسینی

سایر نوشته ها توسط سعید علی‌حسینی
تماس با نویسنده

نوشتن یک نظر

This form collects your name, email, IP address and content so that we can keep track of the comments placed on the website. For more info check our Privacy Policy and Terms Of Use where you will get more info on where, how and why we store your data.
افزودن نظر

ارتباط با نویسنده

x

نویسندگان

«آبان 1403»
شیدسچپج
19202122232425
2627282930311
2345678
9101112131415
16171819202122
23242526272829
فراخوان همکاری و دعوت به همیاری ادامه مطلب

فراخوان همکاری و دعوت به همیاری

آن شهید عزیز بارها از بستگان نزدیك‌شان خواسته‌اند خاطرات ایشان را ضبط نمایند تا یادگاری بماند اما آنان موضوع را به شوخی برگزار و از انجام این مهم بگونه‌ای طفره رفته‌اند كه بعد از شهادت‌شان حداكثر حسرت‌ها را در این رابطه بخورند!

شعر از آقای علی توکلی: فصل گل بود و تا خدا رفتی

قاب عکس گلــــت بغل کردم چشمم از لالـــــه بر نمی‌دارم


اون زمان که شهید عزیز در قید حیات بودن ما بچه بودیم. علت سرودن شعر، ارادت به اخلاق نیک شهید عزیز است. حتی یک بار تمام مارو از کلاته میان که بیشتر زن و کودک بودن به کمر زیارت بردن و مثل پدری مهربان مواظبمون بودن و جواب جیغ و داد خانما و بچه‌ها رو با لبخند و سکوت می‌دادن.

RSS
  • بازگشت به بالا
DNN