ShahidAlihosseini.ir - یادها و خاطره‌ها

تعمیر اساسی و ضربتی حمام روستا در یک شب

رفع نگرانی زیاد و نیاز شدید مردم در روزهای نزدیک عید نوروز

سعید علی‌حسینی 0 418 رتبه مطلب: بدون رتبه

دو روز مانده به عید نوروز، تنها حمام عمومی روستا خراب شد. تصمیم گرفتیم همان شب حمام را درست کنیم و راه بیاندازیم و نگرانی زیاد و نیاز شدید مردم را برطرف نمودیم.
گوینده: حاج اسدالله میرزائی نجفی

فراخوان همکاری و دعوت به همیاری

تهیه مستندات و تولید محتوا برای تکمیل سایت شهید

سعید علی‌حسینی 0 493 رتبه مطلب: بدون رتبه

آن شهید عزیز بارها از بستگان نزدیك‌شان خواسته‌اند خاطرات ایشان را ضبط نمایند تا یادگاری بماند اما آنان موضوع را به شوخی برگزار و از انجام این مهم بگونه‌ای طفره رفته‌اند كه بعد از شهادت‌شان حداكثر حسرت‌ها را در این رابطه بخورند!

شعر از آقای محمد میرزایی: حسین بود و حسینی هم فدا شد

ازین روستای نجم آباد حسینی، روانه جانب عرش خدا شد

سعید علی‌حسینی 0 357 رتبه مطلب: بدون رتبه
ازین روستای نجم آباد حسینی   روانه جانب عرش خدا شد

شاعر محمد میرزایی نجم‌آبادی(نوا)

ما چرا همچنان فرزند شهید هستیم؟

روایت خواب محمدکریم علی‌حسینی

سعید علی‌حسینی 0 220 رتبه مطلب: بدون رتبه

 بعد نماز صبح در حالی که می‌دانستم بابا شهید شده خواب دیدمشون؛ جراحت‌های منجر به شهادت بجز [در] صورت را داشتند. دستشون رو بوسیدم، آثار سودا و زمختی را داشت. با همان مهربونی بی‌بدیل؛ مدتی در کنار هم بودیم و همچنانکه نگاه صورت‌شان می‌کردم برام سوال بود با توجه به آمدن بابا ما چرا همچنان فرزند و مامان همسر شهید است؟
گوینده: محمدکریم علی‌حسینی، فرزند شهید.

حجةالاسلام معلمی پدر شهید محمد معلمی: در همه کارهای ما باید یاد شهدایمان مطرح باشد

برکتی است و نباید در مجالس و محافل ما شهدای ما فراموش شوند

سعید علی‌حسینی 0 192 رتبه مطلب: بدون رتبه

شهیدان‌تان را فراموش نکنید. باید نام آنها مطرح باشد. برکتی است و نباید در مجالس و محافل ما شهدای ما فراموش شوند. فلسفه یاد شهید اینست که از آن تلاش و زحمت و فداکاریش تقدیر بشود.

RSS

نویسندگان

«آبان 1403»
شیدسچپج
19202122232425
2627282930311
2345678
9101112131415
16171819202122
23242526272829
فراخوان همکاری و دعوت به همیاری ادامه مطلب

فراخوان همکاری و دعوت به همیاری

آن شهید عزیز بارها از بستگان نزدیك‌شان خواسته‌اند خاطرات ایشان را ضبط نمایند تا یادگاری بماند اما آنان موضوع را به شوخی برگزار و از انجام این مهم بگونه‌ای طفره رفته‌اند كه بعد از شهادت‌شان حداكثر حسرت‌ها را در این رابطه بخورند!

شعر از آقای علی توکلی: فصل گل بود و تا خدا رفتی

قاب عکس گلــــت بغل کردم چشمم از لالـــــه بر نمی‌دارم


اون زمان که شهید عزیز در قید حیات بودن ما بچه بودیم. علت سرودن شعر، ارادت به اخلاق نیک شهید عزیز است. حتی یک بار تمام مارو از کلاته میان که بیشتر زن و کودک بودن به کمر زیارت بردن و مثل پدری مهربان مواظبمون بودن و جواب جیغ و داد خانما و بچه‌ها رو با لبخند و سکوت می‌دادن.

RSS
  • بازگشت به بالا
DNN