ShahidAlihosseini.ir - یادها و خاطره‌ها

فراخوان همکاری و دعوت به همیاری

تهیه مستندات و تولید محتوا برای تکمیل سایت شهید

سعید علی‌حسینی 0 493 رتبه مطلب: بدون رتبه

آن شهید عزیز بارها از بستگان نزدیك‌شان خواسته‌اند خاطرات ایشان را ضبط نمایند تا یادگاری بماند اما آنان موضوع را به شوخی برگزار و از انجام این مهم بگونه‌ای طفره رفته‌اند كه بعد از شهادت‌شان حداكثر حسرت‌ها را در این رابطه بخورند!

شعر از آقای علی توکلی: فصل گل بود و تا خدا رفتی

علت سرودن شعر، ارادت به اخلاق نیک شهید عزیز است

سعید علی‌حسینی 0 456 رتبه مطلب: بدون رتبه
قاب عکس گلــــت بغل کردم چشمم از لالـــــه بر نمی‌دارم


اون زمان که شهید عزیز در قید حیات بودن ما بچه بودیم. علت سرودن شعر، ارادت به اخلاق نیک شهید عزیز است. حتی یک بار تمام مارو از کلاته میان که بیشتر زن و کودک بودن به کمر زیارت بردن و مثل پدری مهربان مواظبمون بودن و جواب جیغ و داد خانما و بچه‌ها رو با لبخند و سکوت می‌دادن.

ما چرا همچنان فرزند شهید هستیم؟

روایت خواب محمدکریم علی‌حسینی

سعید علی‌حسینی 0 220 رتبه مطلب: بدون رتبه

 بعد نماز صبح در حالی که می‌دانستم بابا شهید شده خواب دیدمشون؛ جراحت‌های منجر به شهادت بجز [در] صورت را داشتند. دستشون رو بوسیدم، آثار سودا و زمختی را داشت. با همان مهربونی بی‌بدیل؛ مدتی در کنار هم بودیم و همچنانکه نگاه صورت‌شان می‌کردم برام سوال بود با توجه به آمدن بابا ما چرا همچنان فرزند و مامان همسر شهید است؟
گوینده: محمدکریم علی‌حسینی، فرزند شهید.

نامه‌ی شبه وصیت - مکمل وصیت نامه‌ها

توصیه به دقت در انجام کار؛ تلاش در راه رضای خدا

سعید علی‌حسینی 0 225 رتبه مطلب: بدون رتبه

من از شما می‌خواهم که در هر کاری که رضای خداوند در آن هست بکوشید و برای اسلام کار کنید. من اینجا برای شما دعا می‌کنم که خدا شما را یاری کند.

از شما می‌خواهم در کار خود دقت کنید و برای خدا کار کنید که من از شما راضی باشم.

دعاگوی شما محمدحسین علی‌حسینی 1363/11/28

شوق حضور

نگرش مثبت و صبر و تحمل در سختی‌ها

سعید علی‌حسینی 0 283 رتبه مطلب: بدون رتبه

بعدها شنیدیم با وجود پای زخمی‌اش در تمرینات آمادگی دفاعی و ورزش‌های صبحگاهی هم شرکت می‌کرده، تمام سختی‌های آن سفر یکماهه را به همان نحو به جان می‌خرد و اما در بازگشت به جای گفتن از رنج سفر برایم از خوشی‌های آن می‌گفت. حسین همیشه شوخ و با روحیه بود و سخت‌ترین مشکلات را با همان روحیه تحمل می‌کرد و پشت سر می‌گذاشت.

RSS

نویسندگان

«آبان 1403»
شیدسچپج
19202122232425
2627282930311
2345678
9101112131415
16171819202122
23242526272829
فراخوان همکاری و دعوت به همیاری ادامه مطلب

فراخوان همکاری و دعوت به همیاری

آن شهید عزیز بارها از بستگان نزدیك‌شان خواسته‌اند خاطرات ایشان را ضبط نمایند تا یادگاری بماند اما آنان موضوع را به شوخی برگزار و از انجام این مهم بگونه‌ای طفره رفته‌اند كه بعد از شهادت‌شان حداكثر حسرت‌ها را در این رابطه بخورند!

شعر از آقای علی توکلی: فصل گل بود و تا خدا رفتی

قاب عکس گلــــت بغل کردم چشمم از لالـــــه بر نمی‌دارم


اون زمان که شهید عزیز در قید حیات بودن ما بچه بودیم. علت سرودن شعر، ارادت به اخلاق نیک شهید عزیز است. حتی یک بار تمام مارو از کلاته میان که بیشتر زن و کودک بودن به کمر زیارت بردن و مثل پدری مهربان مواظبمون بودن و جواب جیغ و داد خانما و بچه‌ها رو با لبخند و سکوت می‌دادن.

RSS
  • بازگشت به بالا
DNN