تهیه مستندات و تولید محتوا برای تکمیل سایت شهید
آن شهید عزیز بارها از بستگان نزدیكشان خواستهاند خاطرات ایشان را ضبط نمایند تا یادگاری بماند اما آنان موضوع را به شوخی برگزار و از انجام این مهم بگونهای طفره رفتهاند كه بعد از شهادتشان حداكثر حسرتها را در این رابطه بخورند!
رفع نگرانی زیاد و نیاز شدید مردم در روزهای نزدیک عید نوروز
دو روز مانده به عید نوروز، تنها حمام عمومی روستا خراب شد. تصمیم گرفتیم همان شب حمام را درست کنیم و راه بیاندازیم و نگرانی زیاد و نیاز شدید مردم را برطرف نمودیم.
گوینده: حاج اسدالله میرزائی نجفی
علت سرودن شعر، ارادت به اخلاق نیک شهید عزیز است
قاب عکس گلــــت بغل کردم |
چشمم از لالـــــه بر نمیدارم |
اون زمان که شهید عزیز در قید حیات بودن ما بچه بودیم. علت سرودن شعر، ارادت به اخلاق نیک شهید عزیز است. حتی یک بار تمام مارو از کلاته میان که بیشتر زن و کودک بودن به کمر زیارت بردن و مثل پدری مهربان مواظبمون بودن و جواب جیغ و داد خانما و بچهها رو با لبخند و سکوت میدادن.
حس عجیب و نهیبی تمام درونم رو احاطه کرد که برای پدر جناب حسینی زیارت بجا بیارم
بعد از نماز مغرب خیلی خیلی ناگهانی حس کردم باید برای پدر شما زیارت مخصوص انجام بدهم، ابتدا اعتنایی نکردم ولی نهیبی در درونم من رو وادار به این کار کرد اتفاقی که برای من افتاد و توضیح شما باورش کمی سخته ولی چون برای خودم این اتفاق افتاده فقط بسیار مبهوت و متحیر ماندم...
پدر مشخصات شما را دادهاند و از کسانی که یاد شهدا را زنده نگه میدارند تشکر کردند
شهدا زنده و ناظر اعمال ما هستند، مراقب باشیم کاری نکنیم که شرمندهی آنان شویم. مصاحبههایی از فرزندان شهید بطور تلفنی ضبط کرده و قول حضور یکی از آنان در استودیوی برنامه را گرفتم (که البته امکان حضور در استودیو به دلایلی ضعیف اعلام شد). این مسأله باعث نگرانیام بود تا اینکه شب، شهید را در خواب دیدم...