ShahidAlihosseini.ir - یادها و خاطره‌ها

وصیت‌نامه‌ی دوم شهید

چرایی سفارش به شناختن بیشتر ارزش وجود امام و فرمانبرداری و اطاعت از او

سعید علی‌حسینی 0 278 رتبه مطلب: بدون رتبه

بدین خاطر است که ما نمی‌خواهیم تجربه‌ی تلخ وقایعی که در زمان امام حسین (علیه‌السلام) به حمایت از باطل و خیانت به حق روی داد در زمان ما نیز خدای نخواسته تکرار شود! پس: فرمانبر او که فرمانبر خداست باشیم و این امام برحق را یاری رسانیم.

مقداری که مقروضم در دفترم نوشته شده که جمعاً 3 قلم می‌شود و سفارش دیگرم اینست که اگر چنانچه پیشامد کرد و فردی گفت من از فلانی طلبکارم او را راضی نمائید. اگر شهید شدم برایم آمرزش بخواهند، ازتمام قومان و خویشان هر کس بدی‌ای دیده مرا حلال کند.
محمدحسین علی‌حسینی نیمه دوم مهرماه 1361

شوق حضور

نگرش مثبت و صبر و تحمل در سختی‌ها

سعید علی‌حسینی 0 284 رتبه مطلب: بدون رتبه

بعدها شنیدیم با وجود پای زخمی‌اش در تمرینات آمادگی دفاعی و ورزش‌های صبحگاهی هم شرکت می‌کرده، تمام سختی‌های آن سفر یکماهه را به همان نحو به جان می‌خرد و اما در بازگشت به جای گفتن از رنج سفر برایم از خوشی‌های آن می‌گفت. حسین همیشه شوخ و با روحیه بود و سخت‌ترین مشکلات را با همان روحیه تحمل می‌کرد و پشت سر می‌گذاشت.

صبر و تحمل در سختی‌ها

انجام سخت‌ترین کارها برای خدمت به انقلاب و کشور

سعید علی‌حسینی 0 197 رتبه مطلب: بدون رتبه
انجام سخت‌ترین کارها را برای خدمت به انقلاب و کشور به عهده می‌گرفت. با تلاش مضاعف سعی می‌کرد مانع اثرگذاری نامطلوب این شرایط بر خانواده و به سختی افتادن آنها باشد.

اهتمام به گره‌گشایی از کار مردم

کمک مخلصانه و بی‌دریغ و بی‌تظاهر به نیازمندان

سعید علی‌حسینی 0 186 رتبه مطلب: بدون رتبه
آنچه از دستش بر می‌آمد بر طبق اخلاص گذاشته و تقدیم راه تأمین نیازها و برآوردن حاجات مردم نمود. او بیش از خود در اندیشه‌ی مردم بود بویژه آنها که از کارافتاده یا بی‌سرپرست شده بودند توجه بیشتری نموده و تا توانسته به آنان خدمت نموده بود. اغلب این‌ها هم تا پس از شهادت ناشناخته مانده بود.
RSS

نویسندگان

«آبان 1403»
شیدسچپج
19202122232425
2627282930311
2345678
9101112131415
16171819202122
23242526272829
فراخوان همکاری و دعوت به همیاری ادامه مطلب

فراخوان همکاری و دعوت به همیاری

آن شهید عزیز بارها از بستگان نزدیك‌شان خواسته‌اند خاطرات ایشان را ضبط نمایند تا یادگاری بماند اما آنان موضوع را به شوخی برگزار و از انجام این مهم بگونه‌ای طفره رفته‌اند كه بعد از شهادت‌شان حداكثر حسرت‌ها را در این رابطه بخورند!

شعر از آقای علی توکلی: فصل گل بود و تا خدا رفتی

قاب عکس گلــــت بغل کردم چشمم از لالـــــه بر نمی‌دارم


اون زمان که شهید عزیز در قید حیات بودن ما بچه بودیم. علت سرودن شعر، ارادت به اخلاق نیک شهید عزیز است. حتی یک بار تمام مارو از کلاته میان که بیشتر زن و کودک بودن به کمر زیارت بردن و مثل پدری مهربان مواظبمون بودن و جواب جیغ و داد خانما و بچه‌ها رو با لبخند و سکوت می‌دادن.

RSS
  • بازگشت به بالا
DNN