ShahidAlihosseini.ir - یادها و خاطره‌ها

سرکشی شایسته از خانواده شهدا

سرکشی شایسته از خانواده شهدا

دید و بازدید هوشیارانه و یاریگرانه، نه از روی رفع تکلیف

 سرکشی‌های معمول و رایج گهگاه ازخانواده‌ی معظم شهدا را اصلاً قبول نداشت و آن را حرکتی تشریفاتی می‌دانست که مایه‌ی زحمت بیشتر و از کار افتادگی آنان است و می‌گفت: «چنین سرکشی‌هایی انجام نشود خیلی بهتر است چون در آن به جای این که باری از دوش خانواده‌ها بردارند خود باری می‌شوند بر دوش آنها! این درست نیست که عده‌ای را جمع کنیم و برویم به عنوان سرکشی از خانواده‌ها به منزلشان و آنها را نه تنها از کار و زندگی‌شان بیندازیم بلکه باعث زحمت آنان در پذیرائی از جمع نیز بشویم! کار درست و اساسی اینست که بدون اطلاع قبلی آنها به محل سکونتشان برویم و اگر مشغول انجام کاری بودند دسته‌جمعی به کمک آنان بشتابیم و در حین و بعد از این گره‌گشائی‌ها انتظار پذیرائی ویژه نداشته باشیم و برای اینکه آنان را از حالت عادی زندگی و کارشان خارج نکنیم و گرفتار مقدمات و مخارج انتظار و پذیرائی از مهمانان نسازیم سرزده و بدون اطلاع قبلی به سرکشی مبادرت ورزیم! یعنی در واقع باید طوری یاری‌شان داد که همه از آن درس بگیرند و اینکار را سرمشق زندگی خود قرار دهند»

تاریخ: احتمالا سال 1363
مکان: شهرستان گناباد
گوینده‌ی خاطره: --- مسئول تعاون سپاه گناباد
رابطه با شهید: همکار
مطلب مرتبط: شکوفه‌ی عشق، زندگینامه داستانی شهید محمدحسین علی‌حسینی - نشانه‌ای از صداقت آمیخته با صراحت
مطلب قبلی حالات و روحیات یک شهید در جبهه در آئینه‌ی گفتار شهیدی دیگر
مطلب بعدی عیدی شهید
Print
241 رتبه بندی این مطلب:
بدون رتبه
0رأی موافق 0رأی مخالف
سعید علی‌حسینی

سعید علی‌حسینیسعید علی‌حسینی

سایر نوشته ها توسط سعید علی‌حسینی
تماس با نویسنده

نوشتن یک نظر

This form collects your name, email, IP address and content so that we can keep track of the comments placed on the website. For more info check our Privacy Policy and Terms Of Use where you will get more info on where, how and why we store your data.
افزودن نظر

ارتباط با نویسنده

x

نویسندگان

«آبان 1403»
شیدسچپج
19202122232425
2627282930311
2345678
9101112131415
16171819202122
23242526272829
فراخوان همکاری و دعوت به همیاری ادامه مطلب

فراخوان همکاری و دعوت به همیاری

آن شهید عزیز بارها از بستگان نزدیك‌شان خواسته‌اند خاطرات ایشان را ضبط نمایند تا یادگاری بماند اما آنان موضوع را به شوخی برگزار و از انجام این مهم بگونه‌ای طفره رفته‌اند كه بعد از شهادت‌شان حداكثر حسرت‌ها را در این رابطه بخورند!

شعر از آقای علی توکلی: فصل گل بود و تا خدا رفتی

قاب عکس گلــــت بغل کردم چشمم از لالـــــه بر نمی‌دارم


اون زمان که شهید عزیز در قید حیات بودن ما بچه بودیم. علت سرودن شعر، ارادت به اخلاق نیک شهید عزیز است. حتی یک بار تمام مارو از کلاته میان که بیشتر زن و کودک بودن به کمر زیارت بردن و مثل پدری مهربان مواظبمون بودن و جواب جیغ و داد خانما و بچه‌ها رو با لبخند و سکوت می‌دادن.

RSS
  • بازگشت به بالا
DNN